توی غرفه بخشی داشتیم با عنوان دلنوشته، که دفتری بود و بچه هایی که سواد نوشتن داشتند در صفحات آن با شما به صحبت می نشستند. یکی از به یادماندنی ترین خاطرات نمایشگاه، همین دفتر بود که دریچه ای بود برای راه یافتن به ذهن بچه ها و کاویدن غصه های کودکانه شان.
نوشته ها را می شد به سه دسته تقسیم کرد.یک دسته نوشته هایی بود که به جنبه های معرفتی بچه ها نسبت به شما باز می گشت. در واقع نوع تفکر و تصور بچه ها و شناختی که از شما داشتند را می شد در این نوشته ها پیدا کرد. دسته دوم نوشته هایی بودند که حوائج شخصی کودکان را در بر داشت و به بازگویی آرزوها و درخواستهای آنان از شما مربوط می شد و دست? آخر نوشته هایی بودند که گویای دغدغه های اجتماعی بچه ها و دلنگرانی هایشان برای جامعه محسوب می شدند. نوشته های بچه های کم سن و سال بیشتر شامل آرزوهای شخصی خودشان بود اما نوجوان ها غالباً به مسائل اجتماعی اشاره کرده بودند.دقت در آنها به خوبی مشخص می کرد که بچه ها نارسائی ها نواقص جامعه را کاملاً درک می کنند و از آن رنج می برند. حوائج و درخواستهای شخصی آنها هم تلنگری بود بر وجدانهای غفلت زده ما که آنقدر در مشغله های زندگی گم شده ایم که یادمان رفته است در کنار ما هستند کسانی که برای تأمین حداقلهای یک زندگی ساده هم ناتوانند...
از بین آن همه دل نوشته انتخاب محدودی از آنها واقعاً مشکل بود اما چند نمونه از این «سلام آقا» های خالصانه را ضمیمه می کنم شاید به آبروی آنها به «سلام آقا»ی من هم نگاهی کنید…

(خط التحریر و شیوه نگارش عیناً به شیوه نویسنده دلنوشته هاست)

**
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام آقا فدایت بشوم فقط به حق مقام پاکت قسم می خورم که یک عده خون جوانان ما را پایمال نکنند چون من و امثال ما از این جنگ بسیار صدمه دیدیم به حق مقام پاکت قسم می خورم که زودتر ظهور کنید تا آدمهای شیطان صفت آنقدر سوء اسفاده نکند. والسلام
(مشاهده صفحه) 

**
به نام خدا
یا امام یا مولانا یا صاحب الزمان تا کی منتظر باید انتظار فرج مولای خود را بکشد.
خسته شدم.یا مولانا اما من به تو اعتراض نمی کنم بلکه به خود اعتراض می کنم و می گویم چرا من نباید یار تو باشم.امر به معروف نکنم.
امامم یعنی می شود در این جمعه تو بیایی.
شاید این جمعه بیاید شاید
کاش می شد خداوند اذن ظهور را به تو بدهد که تو بر این جهان پر اشتباه عادلانه [حکومت] کنی.
این البَدَمُلمَقتولُ بِکَربَلا [ این الطالب بدم القتول بکربلا]
محمد حسین
(مشاهده صفحه) 

**
به نام خدا  
امام مهربان من خیلی شما را دوست دارم من از بزگترهایم شنیده ام که شما غائب هستید یعنی ما نمی توانیم شما را ببینیم ولی دوست دارم خیلی زود شما را ببینم چون در زمکان ما جنگ خیلی زیاد است و انسان های زورگویی هستند که حق مردم ستمدیده را از بین می برند من از شما خواهش [می کنم] که زودتر ظهور کنید و ریشه ظلم را برکنید و عدالت را برقرار کنید تا همه در آرامش در زیر سایه ی شما زندگی کنیم.
محسن
(مشاهده صفحه) 

**
بسمه تعالی
من یک دختر بچه 11 ساله هستم و آروزی من از ولی عصر از آقا امام زمان این است که سایه ی پدر و مادرم بالای سرم باشد. و آرزوی من نابودی کفر جهان است.ای ولی عصر تمام بچه های مریض را شفا بده. و هر بچه ای هر آرزویی دارد به آرزویش برسد.ای ولی عصر من دل تنگم می خواهد حافظ کل قرآن بشوم.ای خدای مهربون آفریننده ی کل جهون ظهور امام زمان حضرت ولی عصر را نزدیک بگردان.
(مشاهده صفحه) 

**
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا اباصالح المهدی
نحنو [نحن] منتظرین ظهورک یا سید و یا مولای انت عزیز علینا قدوه اروح الک [لک] فدوه اصیرک فتقبل منی هذه الورقه التی تحمل اشواقی و تحیاتی و سلامی و محبتی انت تعلم کثیراً احبک و احب ان اراک حتی فی منامی و و هی الورقه تحمل دموعی التی تصقط [تسقط] من عینی علی هذه الورقه و انی مشتاقه مشتاقه مشتاقه الی ظهورک متا ترانا و نراک یا صاحب الزمان
منیره السادات
[ای آقا و مولای من، ما منتظر ظهورت هستیم. تو به عنوان رهبر و الگوی بزرگی برای ما عزیز هستی. به قربانت بروم. از من این صفحه را که حامل اشتیاق و درودها و سلام و محبت من است بپذیر.تو می دانی که خیلی دوستت دارم و دوست دارم که شما را ولو در خواب ببینم. این صفحه اشکهای مرا که از چشمانم به روی این صفحه سرازیر است در خود دارد. من بسیار بسیار بسیار به ظهور شما مشتاقم. یا صاحب الزمان کی می شود که تو ما را ببینی و ما نیز تو را ببینیم .
منیره سادات]
(مشاهده صفحه) 

**
بسم الله الرحمن الرحیم
میلاد... / سن 13 سال
من می خواهم که امام زمان بازگردد و این ظلم و ستم از بین برود اگر امام زمان بازگردد ظالمان و ستم گران از بین بروند و اگر باز می گردد دوست دارم من بهش بگوییم می خواهم در ؟ باشم و دعا می کنم که هیچ مریضی در بیمارستان نباشد مگر مردم چقدر پول دارند که برای مریض پول بدهند دوست دارم امام زمان ظهور بکند آخه من دستم شکسته بود و تا حالا کج مانده است و دارم دعا می کنم که دستم خوب بشود.
خداحافظ امام زمان تا روز قیامت
(مشاهده صفحه) 

**
بسم الله الرحمن الرحیم
از سرزمین منتظران ظهور، با قلبی شکسته و قلمی خسته، از داغ انتظار برایت می نویسم.
خسته شدیم از نفس های بدون حضور تو و دنیایی که هر لحظه اش بوی باروت می دهد...
فاصله ی میان عاشق و معشوق طاقتمان را طاق کرده و رابطه ی میان عابد و معبود امیدوارمان...
بی تو دست حادثه به سویم هجوم می آورد، خاطره هایم ترک برمی دارد و من مانند شمعی قطره قطره آب می شوم.اما هر گاه که وجودم رو به خاموشی می رود،شعله ای از عشق تو، نور را به من بر می گرداند. بیا و با آمدنت یاری مان کن.
معصومه
(مشاهده صفحه) 

**
اسم من را خودت می دانی چیست امام زمان(عج) زودتر به اینجا بیا ما خوشحال می شویم زود بیا دشمنان دزدها و بچه های که فوش می دهند و حرف ها بعدی می زند آن ها را خوب کن که نماز و قرآن و چیزهای خوبی انجام بدهند و امام زمان(عج) تو را من و دیگران ببینم و خوشحال می شویم همین نیمه شبان بیا و شادی کنیم و خوشحال شویم.
(مشاهده صفحه) 

**
به نام خدا
اسم من مهساست امام زمان ظهور کنی همه مردم دلشان مخاهد تو را ببینند. من دلم می خواد هروز به پابوست بیام دلم می خواد ببینم روزی که می یای چی میشه زل زله می آید یا از آسمان گل می ریزد. خیلی خیلی دوست دارم اگر من را دوست داری یا من نه همه رادوست داری بیا
(مشاهده صفحه) 

**
خدایا ظهور آقا امام زمان (عج) را نزدیک تر بفرما و بی حجابی و زلم را از بین ببر.
(مشاهده صفحه) 

**
سلام علیکم یا سیدی، یا ابوی، یا مهدی:
اریدن هل جمعه تظهر و تخلصنا من هذه الدنیا و تخلص امی من ابوی و تهدینی ویی حسین. قوی ایمانی و ارزقنی زیارات و ایمان و خیر الدنیا و الأخره.
انی زینب بنت منیره. قوی ایمانی و اهدنی الی الصراط المستقیم
عجل لولیک الفرج و عافیة و النصر و جعلنا من انصراه [انصاره]
[سلام بر تو ای آقا و پدر من، ای مهدی:
می خواهم بدانم کدام جمعه ظهور می کنی و ما را از این دنیا راحت می کنی و مادرم را از دست پدرم خلاص می کنی و و من و حسین را هدایت می کنی.ایمانم را قوی کن و زیارات و ایمان و خیر دنیا و آخرت را روزیم کن.
من زینب دختر منیره هستم.ایمانم را قوی کن و مرا به سوی راه راست هدایت فرما.]
(مشاهده صفحه) 

**
سلام امام زمان عزیزم من تو را خیلی دوست دارم امام زمان عزیزم من یک خواهشی دارم که می خواهم بگویم خواهرم را خوشبخت کن می خوام خواهرم را خوبش کنی تا که ناشنوا نباشد و شنوا باشد امام زمان زودتر ظهور کن زمین را آباد کن و شیطان را نابود کنی و دل همه ی ما را پاک کنی امام زمان می شود که گناه های مادر و پدر و خواهر وهمه ی مردم را پاک کنی؟ می دانم که می شود امام زمان تولدت را بهت تبریک می گویم و می خواهم تو را زودتر ببینم می شود؟ بله می شود امام زمان دوستت دارم خداحافظ
زینب ... / یکی از بنده های خدا/ سن:11
(مشاهده صفحه) 

**
بنام خدا
با عرض سلام به آقا امام زمان (ع) حضرت مهدی من می خواستم با شما یک صحبتی کنم می خواهم وقتی تولدتان است که روز چهارشنبه در هوزور شما باشم و وقتی در مرقد شما هستم دعا کنم قرآن بخوانم و نماز بخوانم و از شما می خواهم هر چه زودتر ظهرتان را نزدیک تر کنید و به خدا بگویید که همه ی مردم بهشتی و نماز خوان باشند
آرزو
(مشاهده صفحه) 

**
«به نام خدا»
سلام امام خوبم من فاطمه... هستم. یک شب خوابت را دیدم که چند نفر آدم شمع به دست شما را بر روی دیواری گذاشتند. شما یک دست بند آبی هم به دست داشتید.من به هر کی که این را تعریف کردم گفت: که تو هتمن امام زمان را می بینی.
من همیشه انتظار دیدن تو را دارم
فاطمه.../ 10 ساله / از تهران
(مشاهده صفحه) 

**
هو الناصر
سلام امام زمان.زمونه زمونه بدی شده .مردم به دنبال چیزهای مادی هستند. شاید افراد زیادی باشن اما به ظاهر کمن.ایرانیها هم مثل غربی ها شدن بعضی از جوانا شیطان پرست شدن. توی مسجدها کمتر جوان هست بیشتر آنها انسانهای پیر و یا دنیا دیده هستند. مردم به طلبه ها فوش و یا حرف بد می زنن. بیشتر طلبه ها فقط به خاطر بن و یا کلاسش می رن و آبروی طلبه ها رو می برن. امام زمان کی می یاد فساد رو از بین ببری. می گن که نزدیک بیای.امیدوارم زودتر بیای.
اللهم عجل لولیک الفرج
(مشاهده صفحه) 

**
سلام به روشنی و گرمی خودت که این دنیا را نورانی کرده ای
یا صاحب الزمان کی میایی و ما را از غم دنیا رها می کنی تو خود می دانی که ما در تب و تاب تو مانده ایم تا بیایی و پدرم را راضی کنی تا برایم النگو بخرد و موبایل سونی ارکسون نیز بخرد من هم دعا می کنم تا شما ظهور کنید آقا جان من هر روز قالی می بافم تا خرج درسم را دربیاورم چون پدرم طوخچی است و پول فراوان ندارد من دلم شکسته چون آن کسانی را که دوست دارم نمی بینم یکی از آنها آقایم امام زمان و دیگری پدر و مادرم که به زنجان رفته اند و در روستای حبش مشغول به کشاورزی هستند
از طرف مسلم... .البته این حرفای خواهرم و خودم بود
(مشاهده صفحه) 

**
سلام آقا جون.میدونی که این دل پر از گفت های ناگفتهاست.
آقا جون می دونم خیلی بی معرفتم. آقا جون می دونی وقتی که ظهریه این جا آمد خیلی خوشحال بودم.آقا جون می دونی که مادرم خیلی مریض است و می دونم که خدا همه ی مریضها را شفا می دهد. آقا جون می دونی که ما بدهی زیادی را باید بپردازیم.آقا جون می دونی که همه ی مسافرانی که از شهرهای دور آمده اند تا در تولد شما شرکت کنند پس آنها را به سلامت برسان و برگدان.
(مشاهده صفحه) 

**
به نام خداوندی که زنده می کند و می میراند
سلام علیکم
سلامی+ قلبی پر از عشق و درد= نزدیک به انتظار واقعی
آقا من ندیه ام شما را ولی بزرگترا همیشه می گن شما ما را می بینی آقا همراه با گفته های بزرگترا توی کتابا هم می نویسند که شما بین ما می آیید و با ما کار می کنید.
حتّی از زمان تولد هم مرا می شناختید و پرونده ی اعمالم را هر دوشنبه و جمعه می بینید
منم بر این اساس همه ی گفته ها و ناگفته های دلم را به شما می گویم آقا جان منم به این خاطر که بهتره قبل از اینکه تو پرونده ام بخونی و گریه کنی و اشگ بریزی بهت بگم چکار کرده ام و چرا و اینکه ناراحتم.
آقا جان مولا جان
قلم از وصف شما عاجز است و دلم بی قرار شما
نمی خواهم اما می نویسم بی اختیار می نویسم بعد از مدتها قلم به دست گرفتم و نوشتن را با این نامه به شما آغاز کردم
حوریه
(مشاهده صفحه) 

**
به نام خدا
«به نام آن که آمد و ما را عاشق خود کرد و رفت پشت پرده.»
«من امیرحسین 11 سال دارم و هر روز منتظر یکی از معجزه های امام زمان هستم»
من هیچ خواسته ای از خدا ندارم جز «ظهور امام زمان»
من می خواهم چند بیت درباره ی امام زمان بگم.
چرا عاشق کردی ما را خودت رفتی پیش خدا
خودت خوب می دونی چقدر خاطرخاه داری
ولی چرا نمی آیی
دلم تنگ دلم تنگ دلم تنگ
مهدی بیا مهدی بیا مهدی جان
امیر حسین .../ 11 سال
(مشاهده صفحه) 

***
در غرفه کناری ما، که آن هم از آن ِ واحد خواهران مرکز مهدویت بود نیز دفتر نظرخواهی داشتیم که در آن نیز بعضی ها به شما نامه نوشته بودند:

سلام یا آقا امام زمان پس چرا نمی آیی تا فساد را از میان ما بری تو با ظهورت زمین را آباد و زیبا می سازی و اگر هم زبانم لال فوت کردید زمین از نبودن شما منفجر می شود.
محمدرضا
(مشاهده صفحه)
*
بسمه تعالی
آقا جان سلام.به امید روزی که جواب سلام را بشنوم.
آقا درد ما زیاد است گرانی و بیکاری جوانان گم کردن الگوهای زندگی در جوانان بی انگیزه بودن جوانان بخاطر دنبال مد رفتن و نبودن وجوه ای که بتوانند مثل هم باشند.قانع نبودن به چیزهایی که دارند و به دنبال وام گرفتن های مکرر که باعث پول دار شدن پول دارها و فقیرتر شدن همین قشر جوان و بی کار گشته است.
آقاجان دلم را بردی آقاجان نظری کن سوی ما جامعه مان را نجات بده که خیلی به دنبال غربی شدن و غربی گشتن است
آقا جان دستمان را بگیر که دشمنان دستمان را نگیرند بی دینها دستمان را نگیرند که آنها ما را به ورطه هلاکت می کشانند
(مشاهده صفحه) 

و البته این میان، بعضی ها، هم به دنبال شما آمده بودند، هم...!