سلام آقا! این روزها که آسمان، دست سپید و برفیاش را در دستهای سرمازدهی زمین گذاشته است، لیتَ شِعری... أَینَ اسْتَقَرَّتْ بکَ النَّّوى؟! کاش میدانستم آنجا که امروز ِ شما در آن گذشت، برف، تنپوش زمین شده بود یا نه؟! اما بیگمان، هر کجا که بوده باشید، بهانه و مسبب این بارش قشنگ،شما بودهاید؛ که شما، واسطهی فیضید و خدا، به برکت وجود شماست که هنوز به شهرهای گناهآلود ما نگاه میکند... راستی آقا! امروز چند نفر، زیر بارش برف، ندبهخوان فراقتان بودند و در اتصال ارض و سماء، شما را یاد کردند؟! خدا کند آنقدر زیاد بوده باشند که سرمای غفلت من و امثال من، گم بشود در گرمای انتظار واقعی آنها...؛ وگرنه،وای بر ما که در ظاهرترین لحظههای حضورتان، یاد همه چیز هستیم، جز شما... |
یکشنبه 86 دی 16 ساعت 11:35 عصر | محب شما: ایمانه |
یادگاری
|