• وبلاگ : سلام آقا
  • يادداشت : راز خلقت بشر
  • نظرات : 1 خصوصي ، 20 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    +

    سلام
    اولا اين اصطلاح "کفتون بريده " شايسته وبلاگي با اين نام نيست هر چند شما عادت داشته باشيد اينطوري حرف بزنيد .

    دوما منظورم از جمله واقعا اين بود که رئيستان مطالعات خوبي داره به همين صراحت .

    سوما به روباه گفتند شاهدت کيه گفت دمبم ! آخه دختر خوب من فقط گفتم عقل و شرف و وجدان و فهمت را سند باور گفته ها کن ، بخصوص وقتي مي خواي نقل کني ، نه اينکه حرف هر محدث و مورخ نديده و نشناخته اي رو بستر عشوه گري کلمات کني و يک امر غير ديني و غير اسلامي رو ترويج کني ، به اين مي گن تعصب الکي ! بعدش هم وقتي مي گن شاهد بيار حديث وحشتناک تر بگي ! خلاف و عقل و قران ننويسي بهتر نيست ؟ يا همان که شک داري را بنويس و بگو شک دارم مثل روايت سن پيامبر و نکات ديگر !

    چهارم آن آيه که از سوره آل عمران نقل کردي و البته آيه 85 است نه 58 ، اميدوارم که بداني خداوند در قرآن هيچگاه اسلام را به معناي دين اختصاصي حضرت محمد (ص) در برابر يهود و نصارا بکار نبرده ، بلکه آن را به معناي تسليم در برابر امر خويش ( خدا) آورده است در آيه 83 آمده است آيا ديني جز دين الهي مي جوئيد ( خطاب به کافران و نه اديان ديگر ) حال آنکه هر آنچه در زمين و آسمان است اسلام آورده است ؟ و در آيه بعد مي فرمايند بگو به همه اديان همه پيامبران ايمان آورده ايم و بين هيچيک فرق نمي گذاريم ، وآنگاه در آيه 85 مي فرمايند هر کس راهي جز اسلام برگزيند در آخرت از زيانکاران است و بعد در آيه 86 تاکيد دارد که منظور چه کساني بوده اند : چگونه خداوند قومي را هدايت کند که بعد از ايمان آوردن کفر ورزيده اند ( بعد از ايمان آوردن) و شهادت داده اند که پيامبر به حقيقت پيامبر است و ....

    پنجم من شيعه 12 امامي و معتقدم

    ششم حريف نمي طلبم که اگر قصدم تقابل بود آنقدر مي فهميدم که در زمين شما بازي نکنم ..... شما من رو مي شناسي ، من هم شما رو مي شناسم ، قصدم اين نيست که ديگران هم شما را بشناسند ، ديدم گناه نوشته اي و ديگران مي خوانند گفتم توضيحي داده باشم و توصيه کنم که متعصب نباشي بهتر است . ( البته اعتراف مي کنم که احساس بدي نسبت به شما دارم که بي دليل نيست )

    پاسخ

    عليکم السلام.اولا لحن شما در ادامه بحث با آوردن اون جمله «رئيستون...» اون قدر سخيف و سطحي بود که تنها همون اصطلاح، کارساز بود! ياد بگيريد که در بحثهاي اين چنيني روي اصول پيش بريد.دوما من به اندازه تمام اساتيدي که داشتم رئيس دارم،شما کدومشون منظورتونه؟! سوما توي بحثهاي روايي،عقل و فهم، سند نمي شه اگه مي شد اين همه از علماي ما عمرشون را پاي علم رجال و ساير علوم حديثي و تاريخي نمي کردند. نمونه اش همين مرحوم دواني که امروز تشييع شد و تخصص اصلي اش تاريخ شناسي شخصيت هاي اسلامي بود که فوق العاده به درد علم رجال مي خوره. قبلا هم گفتم،انتخاب اون روايت، براي بحث بود نه براي صرف زدن يک پست به مناسبت عيد غدير. من که تا حالا از هيچ عالمي- غير از شما ! - نشنيدم که بگه براي شناخت حديث موثق از غير موثق به وجدانتون مراجعه کنيد! بعدهم شما بايد شفاف کنيد که حديث وحشتناک و و حشتناکتر يعني چي؟! اگه منظورتون بحثهاي اختلافي شيعه و سنيه که خب من براي شما از کتب اهل سنت مثال آوردم که اتفاق همين را بهتون بگم.که خود سني ها هم اين روايات را در کتب معتبرشون دارن.شما دايه مهربان تر از مادر هستيد يا مسيحي کاتوليک تر از پاپ؟! خلاف عقل و قران هم چيزي ننوشتم .البته با شما در مشکوک بودن همون جمله سن پيامبر موافقم که عرض کردم اون را هم بايد پيگيري کنم تا مطمئن بشم قضيه اش چيه و در همون جواب اول هم صراحتا گفتم قبولش ندارم. تا تحقيقم نتيجه بده هم براي اينکه هم خيال شما راحت بشه و هم خودم اون جمله را هم برداشتم.رابعا ممنون که درباره شماره آيه تذکر داديد همچنين اميدوارم شما هم اين آيات به گوشتون خورده باشه:بقره/120- آل عمران/67- مائده /51 و آياتي از اين دست که در يک آيه تقابل يهود و نصاري و اسلام آورده شده.اين آيه را که حتما شنيده ايد:«لتجدن اشد الناس عداوه للذين آمنوا اليهود و الذين اشرکوا و لتجدن اقربهم موده للذين امنوا الذين قالوا انا نصاري...»(مائده / 82) توجه مي فرماييد که در اين دست آيات، اسلام به عنوان دين اختصاصي حضرت محمد(ص) در برابر يهود و نصاري ذکر شده.البته اينکه گفته مي شه دين اختصاصي حضرت محمد(ص) نه به اين معنا که دين حضرت با دين انبياي قبل تفاوت داشته ، ما معتقديم که انبيا همه در خط اسلام بوده اند ، بلکه اين تقابل از اين جهته که پيروان موسي و عيسي(عليهما السلام) از خط پيامبران خودشون منحرف شدند و در واقع در تقابل با اسلام قرار گرفتند. پس اين جمله شما که «هيچ گاه» در قرآن دين اسلام به عنوان دين اختصاصي پيامبر اسلام در برابر يهود و نصاري به کار نرفته،دال بر کم مطالعه بودن شماست. پيشنهاد مي کنم شما هم دنبال يه رئيس باشيد! شما اگر به تفسير الميزان و تفسير نمونه ذيل تفسير اين آياتي که فرمودين مراجعه کنيد، مي بينيد که علامه طباطبايي و آيت الله مکارم به صراحت اسلام را«دين اسلام» تفسر کرده اند نه تسليم بودن در برابر خداوند.هر چند اگر اون هم مي بود باز مرحبا بناصرنا مي شد چون مصداق اصلي ديني که نمونه اکمل تسليم بودن در برابر خدا باشه اسلامه و لاغير. به اين جملات تفسير الميزان در تفسير آيه «افغير دين الله يبغون..» دقت کنيد: "اين جمله بخاطر اينكه حرف فاء سر آن درآمده ، تفريع و نتيجه گيرى از آيه قبل است كه سخن از گرفتن پيمان از انبيا داشت و معنايش ‍ اين است كه : حال كه معلوم شد دين خدا واحد است و آن همان است كه از همه انبيا و امتهاى آنان بر آن ، پيمان گرفته شد كه هر پيغمبر متقدم ، به آمدن پيغمبر بعد از خود بشارت دهد و به آنچه او مى آورد ايمان آورده ، تصديقش كنند. ديگر اين اهل كتاب را چه مى شود كه به تو اى رسول اسلام ايمان نمى آورند و از كفر به تو چه چيزى مى خواهند؟ از ظاهر حالشان برمى آيد كه در جستجوى دينند، آيا در جستجوى دينى غير از اسلامند؟ با اينكه از قرنها پيش بر آنان واجب شده بود كه به اسلام تمسك جويند. چون اسلام است آن دينى كه پايه و اساسش فطرت است و نيز بر آنان واجب بود، دينى را بپذيرند كه دليل بر حقانيت آن همان دليلى باشد كه خدا، تمامى ذوى العقول موجود در آسمان ها و زمين و همه صاحبان شعور را محكوم به قبول آن كرده و آن اين است كه همانطور كه در مقام تكوين تسليم اويند، در مقام تشريع هم تسليم او باشند و جز قانون او را نپذيرند. (ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 519).خامسا حاشا و کلا اگر ما گفته باشيم نيستيد. سادسا از آشنايي با شما هم خوشبختم! تشکر از تذکر شما و اعتراف مي کنم که مي بايست منبع روايت را آخر پست مي آوردم. تعصب هم ندارم. برام هم مهم نيست که شما از من خوشتون مي ياد يا نه... اصلا مگه قراره خوشتون بياد؟! دعا بفرماييد که خدا همه را هدايت بفرمايد.