• وبلاگ : سلام آقا
  • يادداشت : کريسمس،نيمه‎ي شعباني دوباره
  • نظرات : 2 خصوصي ، 35 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    با سلام .. تشكرات هميشگي سرجايش ... ولي يك سوال ... اگر آقاي مل گيبسون و هزاران كارگردان آن وري فيلم هايي مي سازند كه تا من و شماي واله و شيداي امام زمان مي بينيم دهانمان باز مي ماند براي اين كه يك كار كردند ... رفتند سراغ تخصص صرف ... مل گيبسون شد يك كارگردان حرفه اي ... موزيسين او شد يك آهنگساز حرفه اي ... و بازيگر او هم شد يك بازيگر حرفه اي. شايد اصلا آن ها مسيحي هاي متعصبي نباشند ولي حتما در كار خود حرفه اي هستند ... اگر ما ابراهيم خليل الله مي سازيم بدليل اين است كه يا داريم وبلاگ آپ مي كنيم و يا واله و شيفته مولايمان هستيم و هي داريم قربان صدقه اش مي رويم و يا از اين هيئت به آن هيئت و از آن كتاب به اين كتاب... پس كي متخصص مي شويم ؟ آنقدر هي گفتيم متخصص متعهد مي خواهيم كه تعهد سايه اش را تالاپي انداخت رو تخصص. آنوقت مي بينيم ريش مي شود معيار انتخاب وزير. تا زماني كه دنبال اين نگاه هستيم همين بساطمان است و مصداقش در هنر اين فيلمها و در مديريت شهري بحران ترافيك و در زمينه اجتماعي بحران اخلاقي است... اصلا بحران ها را از ما بگيرند انگار مي ميريم.
    پاسخ

    عليکم السلام.حرفتون درست ولي خداييش توي اين فيلم تعهد هم که نبود! از انتخاب بازيگر ها بگيريد تا ديالوگ ها و نوع پرداخت موضوعات.مثلا اون ديالوگ هايي که در بازار موقع فروش بت ها،بازيگر نقش حضرت ابراهيم مي گفت را اگر دقت کرده باشيد واقعا اوج بي احترامي به حضرت بود.اصلا آدم فکر مي کرد نعوذ بالله حضرت ابراهيم يک چيزيش بوده! يا مثلا اينکه آشنايي حضرت را با ساره قبل از ازدواج يک جوري جلوه داده بودند انگار که باز هم نعوذ بالله ...بله ديگه! يا مثلا مانوري که روي قضيه حسادت حضرت ساره به حضرت هاجر شده بود که معلوم بود نويسنده تحت تاثير جو امروز فيلم هاي ايراني به عمد اين همه پررنگش کرده بود در حاليکه مسائل مهمتري مثل معجزه زنده کردن پرندگان که حضرت ابراهيم کرده بودند عملا در اين فيلم ديده نشد!...کاش اين فيلم اگر از لحاظ تخصص به دردنخور بود لااقل کمي رنگ و بوي تعهد داشت.