• وبلاگ : سلام آقا
  • يادداشت : سوغاتي از يقين
  • نظرات : 5 خصوصي ، 10 عمومي
    • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ع.زرقاني 

    آري نبودم .مسافر راه حسرت و حسادت . پرچم عشق بر دوش گرفته و آهنگ رفتن کردم .

    + آواره دشت جنون 

    سلام

    من لوگوي شما را به وبلاگم اضافه كردم لطفا شما هم لوگوي مرا اضافه كنيد ضمنا ممنون ميشك اگه يه سري هم به ما بزنيد

    اين هم آدرس لوگوي وبلاگ دشت جنون:

    www.ParsiBlog.com/PhotoAlbum/dashtejonon/فكه(40).JPG

    پاسخ

    عليكم السلام.
    + حسن اجرايي 
    قبول دارم. توي كامنت پيشين هم نوشتم. حرفي بود و جايي براي گفتن.
    به هر حال خوش حال شدم از هم دردي.
    + سيمرغ 

    سلام
    تو بلاگ دوستتون ديدم دعوتيد به نامه نوشتن براي مسيح
    اما چيزي نديدم
    بهر حال
    خيلي خوشحال شدم از خواندن اين سيرنامه ي الي الله

    پاسخ

    عليکم السلام. اگه منظورتون خانم ناظمه، که ايشون سرور ما هستند. اگه توفيقي باشه، خواهم نوشت. من هم از آشنايي با وبلاگ شما خرسندم.
    + مكتب وحي 
    http://kbb.parsiblog.com/464747.htmسلام.‌ دعوت شديد. اجابت مي‌فرماييد؟!
    نامه‌اي سر گشاده به يك مسيح!
    پاسخ

    عليکم السلام. تا قامت توفيقمان چقدر بلند باشد...
    + محمد احمديان 
    سلام
    زيارت قبول.
    اي شهدا امروز آمده ام بگويم
    فردا در کوچه هاي تاريک زندگي منتظران هستم
    فراموشم نکنيد.

    پاسخ

    عليکم السلام. زيارت شما هم!
    + خانم ناظم 

    سلام:

    الهي فدات بشم ايمانه جون.

    ممنونم.

    نامه ي من خاصه.

    فردا مينويسم

    يعني مينويسند و

    خب فقط دوست دارم كه تو رو دعوت كنم

    وممنونم كه قبول كردي.

    يا علي.

    + منتظر 
    سلام ايمانه جان زيارت قبول.خوش به سعادتت.متن هايت مثل هميشه پر از مفاهيم ناب بود.وقتي ديدم هنوز وبلاگت پا بر جاست خيلي خوشحال شدم.خواهش مي كنم مرا از نظراتت بي نصيب نگذار التماس دعا
    پاسخ

    عليک سلام. کوچيک‌تر از اين حرف‌هاييم...
    + حسن اجرايي 

    صبح چند بند خواندم؛ اما الان همه‌اش را خواندم.

    اين‌ها حرف‌هاي‌تان بود با آقا؛ اما آقا خودشان مي‌دانند آن‌جا هم جزيي از اين زمين است؛ تنها تفاوتش اين است که همه چيز راحت‌تر قابل ديدن است.

    ديده‌ام و باور دارم که درک حتا يک لحظه‌ي آن سرزمين هم دعوت مي‌خواهد اما امسال با چشم خود ديدم که بعضي‌ها دارند با تکيه بر همين حرف‌ها همه را منحرف مي‌کنند و سطحي‌ترين و سست‌ترين حرف‌ها را به شهدا و تئوري دفاع مقدس نسبت مي‌دهند.

    شايد اين‌جا جاي گلايه کردن نيست. اما حرفي بود و جايي براي گفتن.

    آن‌جا هر چه باشد و هر چه بشود، جايي است که دست‌کم اين تاثير را دارد که پاک‌ترين لحظه‌ها را به زندگي ما هديه کند.

    التماس دعا.

    پاسخ

    حرف‌هايتان را قبول دارم. اتفاقا به همين جهت هم بود که اين پست را زدم. بگذاريد بگويم تا روشن‌تر بشود. واقعيتش من تا به حال با کاروان راهيان نور به جنوب نرفته‌ام. نه اين‌که نشده باشد...نه؛ ماشاء الله چيزي که زياد است کاروان‌هاي راهيان نور؛ اما هيچ وقت دلم نخواسته است. جنوب را به خاطر مناطق عملياتي‌اش دوست دارم؛ اما اين طور سفر کردن به آن‌جا را نه. يک چيزي توي اين جور سفرکردن‌ها هست که دلم را مي‌زند. تجربه‌ي سفر انفرادي به جنوب را – اما- چند بار داشته‌‌ام. يک‌بار، ده پانزده سال پيش؛ که شلمچه‌اش فقط يک بيايان بود؛ با يک نماد مقبره‌مانند که آهن‌هايش زنگ زده بودند. يادم است هيچ کس هم نبود؛ گيرم يکي دو خانواده. ديگر نرفتم تا سال قبل. سال قبل هم بي‌هدف بود. يعني رفتم؛ چون جمعي از اقوام – که همه‌شان اهل جنگ و جبهه هستند و هنوز يک تعلق خاصي دارند به آن‌جا- مي‌‌خواستند بروند. امسال اما وقتي بنا شد که دوباره عازم شوند؛ من - با اين خيال که پارسال رفته‌ام و ديگر بروم که چه ببينم؟!- تصميمي براي رفتن نداشتم. اما چند شب بعد، وقتي کنار ساحل اروند، در تاريکي شب، دلم گـُر گرفت، احساس کردم راستي راستي آن‌جا خبري هست. اين پست را که مي‌زدم قصد مبالغه يا بازار گرمي نداشتم. فقط احساس کردم حقيقتي که قدري احساسش کرده‌ام را بايد انتقال دهم. احساس ‌مي‌کردم انتقادهايي که انصافاً هم جاي طرح دارد، ناخواسته دارد اصل موضوع را زير سؤال مي‌برد. احساس مي‌کردم شايد بعضي‌ها يادشان برود که جريان دفاع مقدس، جريان اصيلي است، فارغ از بدعت‌ها، قشري‌گري‌ها، افراط‌ها... احساس مي‌کردم بايد حساب اين ارزش‌هاي اصيل را از برخي کج‌سليقگي‌ها جدا کرد. فکر مي‌کنم رسالت کمي نيست اين رسالت. قبول داريد؟!
    + با توام اي وبلاگ نويس اسلامي 

    فرزندان اسلام ، حافظين دين مقدس اسلام و مدافعين انقلاب و عزت اسلامي ...
    به گوش باشيد که بهاييت با حيله ها و نيرنگ هاي بسيار در صدد گسترش و انتشار عقايد خود است و اينجاست که وظيفه ي ما مبارزه و جان سپاري براي محافظت از اسلاممان و دين عزيزمان است .
    مبارزه و جلوگيري از عقايد پوچ و بي اساس بهاييت وظيفه اي است که همه ي مسلمانان بايد آنرا با تمام وجود انجام دهند .
    براي جلوگيري از پايمال شدن خون شيعيان حضرت علي (ع) و اعلام نفرت خود از حرکت ها و نفوذ هاي بهاييت در انتشار مقالات و نوشته هاي ضد بهايي بگوشيد .
    سايت ايران سهراب بنا بر وظيفه اي که بر روي دوش خود احساس مي کند در اين اقدام بزرگ پيشتاز شده و از شما وبلاگ نويسان و نويسندگان وب درخواست مي کند تا به کمکش بياييد . از اين رو مي توانيد با انتشار نوشته هاي ايران سهراب در وبلاگ ها و وب سايتهاي خود در مبارزه با اقدامات بهاييت همراه شويد .
    همچنين مي توانيد با قرار دادن کدهاي زير در وبلاگ هاي خود به بخش بررسي و نقد بهاييت که از پرطرفدارترين بخش ايران سهراب محسوب ميشود لينک دهيد تا بسياري از افرادي که ممکن است به دام بهاييت بيافتند با اين فرقه پوچ وحشي آشنا شوند .



    با قرار دادن کد بالا لوگويي در ابتداي وبلاگتان و در گوشه سمت راست اضافه مي شود که کاربران با کليک بر روي وبلاگ به بخش بررسي و نقد بهاييت راهنمايي مي شوند . نمونه اي از اين کد در وبلاگ نقد و بررسي بهاييت قرار گرفته است که مي توانيد قبل از قرارگيري در وبلاگتان نمونه اي از آن را ببينيد