سلام
نمي دونم چي بگم. خيلي جاهاش رو فهميدم. بوي بستن مياد ولي خداييش ... نمي دونم. من ديگه خسته شدم از اين كه به دوستام بگم وبلاگتون رو نبنديد. به شمام نميگم به خصوص كه خودتون به اندازه كافي فكر ميكنين. حتا گاهي وقت ها بيش از اندازه كافي فكر مي كنيد!
يه چيز ديگه هم بگم. شما مي دونين كه ما تا آخر پستتون رو ميخونيم دارين سوء استفاده مي كنين. بدبختي اين جاست كه كاريش هم نمي شه كرد هر دفعه ميام تا آخرش رو مي خونم. ولي خب باز هر نتيجه اي كه رسيده اين رو دنبال كنيد.
منم مجبورم مثل آقاي فضل الله بگم:
حيف...
جاري باشيد...