سلام عليكم
...
من تر شدم قامت همه چشمم را
قسم به قاموس لبهاي خيس دو چشمم
كه مردم
من مثل شيشه اي نازك شكستم
مطلبت را خواندم
خواندم
گريه كردم
گريه كردم...
من عزادار غمي تلخ شدم ام خنديدم به قشنگي حديث
به جايي اش
به همه تلنگري كه به تو زد و به من زد و به من زدي
حرف نمي زنم اما نقطه ها جاي من حرف مي زنند.
دست علي يارتون خدانگهدارتون