ساقي ما گفت هنيئاً لكم
شرب طهوراي خرابات ما
سلام و عرض تبريك و قبولي طاعات و عبادات و آرزوي دوام توفيقات!
از عوام بيش از اين انتظار نيست، حال چه براي عرض ادب آمده باشند چه براي عرض حاجت، چه اربعينِ كربلا باشد چه نيمه شعبانِ جمكران. همينكه چنين شكوه و عظمتي را برپا ميدارند خودش كاري است كارستان و بايد قدرش را دانست، نه اينكه آنرا صرفا امري احساسي و كم ارزش پنداشت. مسئوليت اصلي بر عهده خواص است كه مهيا كنند اين امواج را و به آن محتوا و جهت دهند. اما معرفت را بايد درست تعريف كنيم تا مبادا در دام كوچك بيني عوام بيافتيم؛ معرفت لزوما انجام مناسك و حالت گرفتن و ظاهرسازي و... نيست، معرفت امري قلبي است و به اخلاص و نيات افراد باز ميگردد، يك لحظه حالت انقطاع و معاشقه عبد با مولا و عاشق با معشوق ميارزد به بسياري از مستحباتي كه ما به عنوان امور معرفتي در نظر داريم، حالتي كه لزوما با كتاب و جزوه خواندن و... ايجاد نميشود. مسئولين امر در اين چند روزه نهايت كاري كه ميتوانند در اين مسير انجام دهند چيست؟ نمايشگاه و برنامههاي جنبي و سخنراني و... كه معمولا تحت الشعاع مولودي و برنامههاي شاد قرار ميگيرد. پس بايد اساسيتر فكر كرد و براي تمام عصر غيبت برنامهريزي نمود، حال ميخواهد آقا ظهور كنند يا خير. البته حالا اينرا هم انجام نميدهند به من يكي مربوط نيست!
در مورد امكانات رفاهي؛ برخي اوقات آدم به رغم تمام نفرت از وهابيها دوست دارد يك آفرين هم بر ايشان بگويد، از بس كه در جهت رفاه حال زوار پول خرج ميكنند. اما دلم نميآيد به ايشان آفرين بگويم، انگار اصلا قرار است شيعگي با همين كمبودها خود را نشان دهد، اصلا انگار زيارت عتبات بخصوص كربلا و اكنون جمكران بايد با سختي و مشقت همراه باشد، انگار لذتاش به همين سختيها و خستگيها و غبارهاست، لذت گوشت كوبيدههاي نذري سفرهخانه كنار مسجد همين صف ايستادنش است، نميگويم ايدهال است، چرا كه تا ميتوان بايد زائر را تكريم كرد، اما انگار يك چيزي هست كه زيارتهاي شيعه را با اين سختيها عجين ميكند والله اعلم. البته همينكه ميگوييد معضل ترافيك اعصاب خورد كن جمكران را حل كردند خودش باز جاي شكر دارد.
خيلي حرف زدم، زياده عرضي نيست.