سلام
مرا عهديست با جانان كه تا جان در بدن دارم
هواداران كويش را چو جان خويشتن دارم
شادمان شدم از آشناييت...براي من هم سالها پيش فرصتي اينچنيتي پيش آمده بود .منتها از طرف حوزه ي هنري و براي تدوين رماني درباره ي زندگي شهيد آويني...بايد چند ماه با خانواده و دوستان ايشان ميبودم و همه چيز و همه ي خاطرات را ثبت مي كردم.اگر از من بپرسند از بهترين ثانيه هايت بگو حتما ثانيه هايي كه در آن قدم به قدم، تاريخ را از نگاه او و همراه با او تجربه ميكردم هم خواهم گفت :آن دوران آوانگاردي هنري قبل از انقلاب،جذبه ي امام(ره) ،دوره ي انزوا و تجديد نظر در اصول اعتقادي همراه با تفسير الميزان و...اما نشد...نيمه كاره ماند ...باز هم خانواده!
هنوز هم حسرت آن سالها با من است...شايد آدم ميشدم...
بگذريم ، دوست من !من هم خطاب به آقا مي نوسم،اما شايد به سبكي نامتعارف... به ميهماني باران بيا...بهار اينجاست...منتظر خواندن نظراتت هستم .